هر چه با خودم فکر می کنم میبینم نمیشه
زندگی شده فقط ادا در آوردن
زمانی زندگی در جریان می افته که آدم هویت اصلی خودش را پیدا کند
هم با مرد ها بودن برام سخته و هم با زن ها بودن
نه مردها را درک می کنم و نه زنها منو درک می کنن
یک زن رویاها و آرزوهای خودشو داره که ربطی به مردها نداره
موهایی که باید بلند باشه اما نیست
صدایی که باید لطیف و نازک باشه اما نیست
هر چه با خودم فکر می کنم میبینم نمیشه
زندگی شده فقط ادا در آوردن
زمانی زندگی در جریان می افته که آدم هویت اصلی خودش را پیدا کند
هم با مرد ها بودن برام سخته و هم با زن ها بودن
نه مردها را درک می کنم و نه زنها منو درک می کنن
یک زن رویاها و آرزوهای خودشو داره که ربطی به مردها نداره
موهایی که باید بلند باشه اما نیست
صدایی که باید لطیف و نازک باشه اما نیست
تمام عمر تلاش می کنی که هویت از دست داده ات را به دست آوری
دستبه همه کار می زنی
حتی باآبروی خودت بازی می کنی
و هنگامیکه هویت خودتوبه دست می اری
تازه می فهمی که هنوز اول راهی
خیلی چیزها باید تو زندگی داشت که ربطی به هویت نداره
مشکل اینجاست که بی هویت هم نمیشه اون چیزها را تو زندگی به دست آورد.